Web Analytics Made Easy - Statcounter

اگرچه برخی جذب حداکثری مخاطب عام به سینمای مستند را اتفاقی قابل تقدیر می‌دانند اما هستند کسانی که عقیده دارند تلاش سینمای مستند برای دستیابی به مخاطب حداکثری، دورشدن از ماهیت خویش است.

به گزارش خبرنگار سینمایی ایران اکونومیست، جذب مخاطب حداقلی یا حداکثری یا به تعبیری دیگر مخاطب عام و خاص موضوعی است که مستندسازان وفاق کاملی روی آن ندارند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

بر این اساس برخی از منتقدان عقیده دارند تلاش برای جذب بیشتر مخاطبان به سینمای مستند مساوی با خالی شدن این سینما از محتواست و اساسا این سینما به دلیل ماهیت خود نیازی به مخاطب عام ندارد.

از سوی دیگر اما هستند مستندسازانی که علاقه و باور دارند که دیده شدن حداکثری آثارشان می تواند به اثربخشی بهتر و بیشتر منجر شده و شاید تغییراتی را در ذهن و باور جامعه ایجاد کند.

غایت هدف سینمای مستند وادارکردن مخاطب به تفکر است

این غایت هدف سینمای مستند نیست که فقط تماشاگر راضی از سالن نمایش خارج شودحسن بهرام زاده در گفت وگو با ایران اکونومیست و در توضیح منشا اثرگذاری سینمای مستند در ذهن مخاطب عام و خاص بیان کرد: قدم های اول در ارتباط با مخاطب عام و دیده شدن فیلم ها توسط طیف وسیعی از مخاطبان توسط فیلم های مستند با موضوعات ورزشی برداشته شده است که از اقبال خوبی هم برخوردار شده‌اند ولی این غایت هدف سینمای مستند نیست که فقط تماشاگر راضی از سالن نمایش خارج شود بلکه هدف اصلی در کنار جذابیت های سینمایی و موضوعی وادارکردن مخاطب به تفکر است. تماشاگر باید راضی و متفکر از سالن خارج شود و دغدغه مستندساز، دغدغه مخاطب هم باشد. در این صورت است که سینمای مستند می تواند مدعی شود که می‌تواند منشاء اثر در جامعه باشد.

وی افزود: در مورد سینمای مستند نیز همین موضوع صادق است. سینمای مستند بطور بالقوه امکان جذب مخاطب عام و در نتیجه توجیه اقتصادی برای استقبال تهیه کنندگان را دارد ولی برای تبدیل این بضاعت بالقوه به بضاعتی بالفعل نیاز به حمایت و زمان دارد. با حمایت های اندک خوشبختانه قدم های اولیه برداشته شده ولی هنوز نیاز است که دولت و تلویزیون با روش هایی (که خود بهتر از من و ما می دانند) از تهیه کنندگان فیلم های مستند حمایت کنند. معافیت های مالیاتی، معافیت در هزینه های تبلیغاتی در رسانه ها و مهم تر از همه خودی دانستن مستندسازان و اعتماد به آثاری که بظاهر جسورانه است، می تواند فرصت بیشتر و بهتر دیده شدن فیلم های مستند را فراهم آورد که خود بهترین راهکار برای حذب سرمایه در این شاخه سینمایی است.

این مستندساز گفت: همه ما می‌دانیم که برخلاف سینمای داستانی رویکرد اصلی در سینمای مستند موضوع محور است، یعنی فیلم مستند باید موضوعی بکر و بدیع داشته باشد تا مورد توجه قرارگیرد و ساختار و بیان سینمایی در فیلم مستند در درجه دوم اهمیت قراردارد.

در مورد سینمای مستند این موضوع فیلم است که باید جذابیت داشته باشدبهرام‌زاده اظهار داشت: یعنی اگر مخاطب عام با دیدن نام کارگردان و یا بازیگر تشویق به تماشای یک فیلم داستانی می شود، در مورد سینمای مستند این موضوع فیلم است که باید جذابیت داشته باشد. موضوع فیلم معمولاً در نام و عنوان فیلم مستتر نیست و خلاصه موضوع فیلم هم در مواد تبلیغی فیلم درج نمی شود، بنابراین تماشاگر بدون اطلاع و پیش زمینه باید به تماشای فیلمی بنشیند که هیچ پیش فرضی از آن ندارد. اینجاست که رسانه های دولتی از جمله تلویزیون می توانند در معرفی فیلم ها و جذب مخاطب نقش فعالی داشته باشند؛ فکر کنید اگر تیزرها و تریلرهای فیلم های مستند در تلویزیون معرفی و تبلیغ شوند، چقدر می تواند برای جذب مخاطب موثر واقع شود.

توانسته‌ایم مخاطب‌های عام بیشتری را به سینمای مستند جذب کنیم

مخاطبان امروز سینمای مستند را با دغدغه‌مندی نسبت به پرداختن به مشکلات اقتصادی، فرهنگی می‌شناسندمهدی قنوانی در توضیح جذب مخاطب عام به سینمای مستند به عنوان یک دستاورد، بیان کرد: در ایران به خصوص در این سال‌ها (۱۵ سال پیش به این طرف) بحث مستند اجتماعی تا حد زیادی پررنگ‌تر شده. بر این اساس توانسته‌ایم مخاطب‌های عام بیشتری را به این سینما جذب کنیم و کارکردهای اجتماعی سینمای مستند را برجسته کرده‌ایم. بر این اساس سینمای مستند توانسته تا حد زیادی موفق باشد و جایگاه خودش را پیدا کند. این موضوع باعث شده آن تصویر کلیشه‌ای قدیمی که مخاطب عام از سینمای مستند در معنای حیات وحش داشت، رنگ ببازد.

این کارگردان و مستندساز تصریح کرد: امروز مخاطبان بر اثر این موفقیت آگاه شده‌اند و در هرجایی وقتی بحث مستند می‌شود این سینما را با دغدغه‌مندی نسبت به پرداختن به مشکلات اقتصادی، فرهنگی می‌شناسند.

وی تاکید کرد: یعنی دیدگاه نسبت به این موضوع تغییر کرده و این را می‌توان یکی از کارکردهای مثبت جشنواره‌های مستند و تبلیغاتی (هرچند کم بوده است) دانست که در این حوزه روی داده است.

کارکرد سینمای مستند مانند ادبیات نیست که برای جذب مخاطب عام‌تر تلاش کند

مهدی باقری در تاکید بر این موضوع که دلیلی بر جذب مخاطب عام به سینمای مستند وجود ندارد، اظهار داشت: اگر به دنبال کارکرد برای سینمای مستند هستیم باید بدانیم که فضایی برای دیدن فیلم مستند که مورد اقبال مخاطب عام واقع شود، نداریم و قبل از آن برای فرهنگسازی لازم است که این نیاز در جامعه وجود داشته باشد. نمی شود که ما به زور در جامعه نیاز ایجاد کنیم. این نیاز در جامعه ما وجود ندارد و داستان این گونه است که به همان اندازه که نیاز به کتاب در جامعه ما وجود ندارد برای سینمای مستند هم چنین نیازی از سوی این جامعه وجود ندارد.

مسندهای امروز صرفا در حال گزارش شرایط موجود هستند و این دست تولیدات کارکردی اجتماعی ندارندوی افزود: اگر به سمت تغییر ذائقه برویم این فرهنگسازی است اما زمان می برد و نه این که دائما جشنواره برگزار و فیلم تولید کنیم و خودمان را به جامعه و مخاطبی عرضه کنیم که علاقمند به دیدن فیلم مستند نیست.

باقری با اشاره به تغییرات اخیر سینمای مستند، تصریح کرد: کارکرد سینمای مستند مانند ادبیات نیست که برای جذب مخاطب عام تر تلاش کند. موضوع این است که سینمای مستند درحال انطباق با مخاطب عام است و وقتی این امر روی دهد؛ در سطح زیبایی‌شناختی، فیلم های مستند خالی از نگاه می شوند؛ آنچه امروز وجود دارد یعنی در فیلم هایی که تماشا می کنیم سوالی وجود ندارد. نه سوالی از موضوع برجسته است و نه سوالی که کارگردان از خود به عنوانی فردی که جهانی را خلق کرده، بپرسد. فیلم ها صرفا در حال گزارش شرایط موجود هستند و این دست تولیدات کارکردی اجتماعی ندارند.

این مستندساز یادآور شد: این که دائم موضوع بزهکاری اجتماعی گزارش شود، در انتها به این می رسد که مثلا فلان سوژه مشخص یا دیگری درگیر موضوعی است. این ها کار خبرنگاری است. خبرنگاران در این مورد قوی تر از مستندسازان کار می کنند یعنی اتفاقا خبرنگاران بیشتر از مستندسازان در دل جامعه هستند. منتها مستندسازان به سراغ این سوژه های خبری می روند و آنها را دستاویزی برای تولید فیلم قرار می دهند و دلیل آن این است که در حال حاضر توجه جشنواره های جهانی به فیلم هایی که اسم آن را اجتماعی می گذارند زیاد است.

وی افزود: موضوع دیگر این است که در یک دهه گذشته مدیران متولی تولید فیلم مستند در ایران رویکردشان دقیقا همان رویکرد جشنواره های خارجی بوده و علاقه‌ داشته‌اند تولیدات ما در جشنواره های خارجی پخش شوند؛ بر این اساس زیبایی شناسی فیلم ها به سمتی می رود که قابل فهم تر شود و برای آنها کارکرد داشته باشد نه برای داخل ایران.

  منبع: خبرگزاری ایرنا برچسب ها: مستندساز ، سینمای مستند ، مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی ، مستند

منبع: ایران اکونومیست

کلیدواژه: مستندساز سینمای مستند مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی مستند سینمای مستند فیلم های مستند جذب مخاطب عام بر این اساس مخاطب عام وجود ندارد فیلم مستند موضوع فیلم برای جذب فیلم ها

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت iraneconomist.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایران اکونومیست» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۴۵۲۱۹۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

کاش تلویزیون، این مدلی نبود

امروز روز مهمی برای فوتبال ایران در عرصه باشگاهی است؛ با توجه به اهمیت دیدار‌هایی که قرار است برگزار شود، ممکن است سرنوشت قهرمان این دوره از بازی‌های لیگ برتر مشخص شود. دست بر قضا دو بازی بسیار مهم هم قرار است برگزار شود که هر دو تأثیرگذار و تعیین‌کننده خواهند بود. یکی در تبریز که استقلال صدرنشین با تراکتور مچ‌اندازی می‌کند و دیگری در تهران که سپاهان به مصاف پرسپولیس می‌رود.

برگزاری هر دو دیدار در یک روز، چهارشنبه بزرگی را رقم زده و با توجه به حساسیت موجود در جدول رده‌بندی، اهمیت این دیدار‌ها را اگر از دربی بیشتر نکند، دست‌کمی از آن هم ندارد. این دو بازی با توجه به حضور تماشاگرانی که برای گرم‌شدن میدان پا به ورزشگاه می‌گذارند، ویترین مناسبی برای تبلیغ این رشته ورزشی در ایران است. البته که با توجه به رشد فضای مجازی، چنین ویترینی بیش از گذشته در عرصه بین‌المللی معرفی شده، ولی فرصت بی‌نظیری بود که بتوان از کنار آن بیشترین بهره را برای معرفی چهره دیگری از ایران برد.

قبل از ادامه مبحث همین ابتدا باید تکلیف را مشخص کرد که چنین روایتی با علم و آگاهی از این موضوع پیاده می‌شود که فوتبال مثل قبلا دغدغه کوچه و بازار نیست. درست در روز‌هایی که سفره‌ها کوچک‌تر شده‌اند، خیلی نیاز به دلِ خوشی است تا برای بازی‌های لیگ برتر، مثل سابق سرودستی شکسته شود. با علم به این موضوع، ولی بازهم می‌شد از این فرصت، استفاده درخوری کرد به شرط آنکه تلویزیون، این مدلی نبود.

این مدلی بودن تلویزیون در چند مورد خلاصه می‌شود؛ اول و مهم‌ترین آن‌ها انحصارطلبی است. صداوسیما سال‌های زیادی است که اجازه تأسیس و رشد شبکه‌های خصوصی را نمی‌دهد و همه چیز باید تحت سیطره‌اش قرار بگیرد. حتی اگر قرار به فعالیت بر بستر اینترنت هم باشد، باز باید این نهاد نیمچه چراغ سبزی نشان دهد. ناگفته پیداست که چنین نگاهی، روایت را یک‌سویه و رفته‌رفته مخاطب را دلسرد می‌کند. نگاه تکراری به وقایع با چهره‌های برمدار مانده، اجازه ذوق‌زدگی از مخاطب را می‌گیرد.

پیامد اصلی آن، ریزش مخاطب است. اتفاقی که چندسالی است رخ داده و به گواه آمار همین نهاد و البته اظهارات مسئولان رده‌بالایش، برنامه‌ها دیگر مخاطب چندانی ندارند. تمام مواردی که در بالا گفته شد، شامل برنامه‌های ورزشی می‌شوند. انحصار در این مورد تأثیرش را گذاشته و مخاطب مثل سابق استقبالی از آن ندارد. تازه برای فوتبال، خاصه از نوع پخش زنده‌اش، شرایط برای تلویزیون بهتر است و همچنان در زمره برنامه‌های پربیننده‌اش محسوب می‌شود.

ناگفته پیداست که این پربیننده‌بودن در مقایسه با سایر برنامه‌های کنونی است وگرنه کیست که نداند آمار در مقایسه با گذشته در همین بخش هم چنگی به دل نمی‌زند.

پس دومین مدل تلویزیون که در چنین روز مهمی برای فوتبال می‌توانست بهتر باشد، ولی نیست، ریزش مخاطبش به‌واسطه رانده‌شدن اکثر متخصصان و سپردن امور به دست آن‌هایی است که آمار نشان داد، صلاحیت چندانی برای تولید محتوای جذاب و البته مخاطب‌پسند ندارند.

غلبه نگاه پولی بر کیفیت هم دیگر مدل تلویزیون است که مخاطب فوتبالی را در چنین روزی آزار می‌دهد؛ پخش آگهی‌های بازرگانی تا یک ثانیه مانده به شروع بازی و زیرنویس‌های ناتمام در طول ۹۰ و چند دقیقه هم نشان می‌دهد که تلویزیون از پخش فوتبال، به دنبال بهره مالی است. افزایش درخور نرخ‌های آگهی در زمان پخش دیدار‌های مهم هم مهر تأییدی بر این ماجرا است. این موارد بخشی از تلاش برای انحصارطلبی تلویزیون در چنین رویداد‌هایی را توجیه می‌کند؛ هرچند تمامی اتفاقات را شامل نمی‌شود. حالا دیگر، سخن‌گفتن از این بحث که‌ای کاش این نهاد کمی با همین فوتبال که از ثانیه به ثانیه‌اش درآمدزایی می‌کند با روی خوش تا می‌کرد و دستی در جیب می‌کرد تا باشگاه‌های تا بن گرفتار بدهی را نجات دهد، امری آرمان‌گرایانه به نظر می‌رسد.

اصولا، اما در دنیایی بهتر، در چنین چهارشنبه‌هایی که مردم هم دل و دماغی برای پیگیری بازی‌های فوتبال داشته باشند، فضا برای رقابت آزاد باز است تا هر شبکه تلویزیونی که خدمت و کیفیت بهتری در پخش و تولید محتوا دارد، بتواند میهمان خانه‌های مخاطب شود. هرچند شاید مخاطب هم مجبور شود اندکی پول برای تماشای این زیبایی بپردازد، ولی آن‌وقت دیگر خیالش راحت است که نقد و نگاه یک‌طرفه‌ای به او خورانده نمی‌شود و قرار نیست با دیدن لحظه به لحظه برمدارماندگان، با آگهی‌های ریزودرشت، زیرنویس‌ها و تبلیغات عجیب و غریب که به میانه میدان هم کشیده شده و تولید محتوایی که فاقد جذابیت و کیفیت است، لذت تماشای یک بازی فوتبال از او سلب شود.

دیگر خبرها

  • ایساتیس پرمخاطب‌ترین فیلم هنر و تجربه
  • نسبت ما با فضای مجازی چگونه است؟ / تلاش «شبکه» برای ایجاد پرسش
  • اعلام زمان ثبت طرح در سامانه مرکز گسترش سینمای مستند، تجربی و پویانمایی
  • پرمخاطب‌ترین فیلم هنر و تجربه معرفی شد
  • کارکرد انتقادی و راهبری فیلم های مستند کمرنگ شده است
  • اعلام زمان ثبت طرح در سامانه مرکز گسترش سینمای مستند
  • زمان ثبت طرح در سامانه مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی اعلام شد
  • «ایساتیس» پرمخاطب‌ترین فیلم هنر و تجربه شد
  • بحران ادبیات داریم
  • کاش تلویزیون، این مدلی نبود